سفارش تبلیغ
صبا ویژن

از فهمیده چه فهمیده ایم؟؟

 

 ●شعری برا شهید محمید حسین فهمیدهپنج شنبه 87 آبان 16 - ساعت 10:38 عصر

نویسنده: جلال ق

 

«دست حق پشت و پناهت ای پسر

دین و ایمان تکیه گاهت ای پسر»

آن بسیجی نبض فردا را گرفت

نبض فردایی فریبا را گرفت

رفت تا در جبهه ها زیبا شود

نیمه گم گشته اش پیدا شود

خاک ایران را حمایت می نمود

خونفشانی را روایت می نمود

«تکه ای از آسمان مال من است

راه پرواز من از این روزن است»

جبهه درها را به رویش باز کرد

او خودش را تا خدا آغاز کرد

بوی باروت و مسلسل، بوی خون

جانفشانی های پی در پی، جنون

واحد پول جنون پروانگی است

شعله های آتش و دیوانگی است

یورش دشمن، شقایقهای سرخ

عشق تا اوج دقایقهای سرخ

تانکها ناگاه پیدا می شوند

بی خدا یی ها هویدا می شوند

جز اسارت چاره ای دیگر نبود

نوجوان اما پر از دلدادگی است

او پر از انگیزه آزادگی است

داخل دستان او نارنجکی است

وای! این با زندگی بیگانه کیست؟

او که این سان مست و بی پروا شده

او که این سان عاشق و شیدا شده

سنگر خود را رها کرد و پرید

پرده های خواب و رویا را درید

تانک دشمن ناگهان آتش گرفت

نقشه گردنکشان آتش گرفت

یک کبوتر از میان شعله ها

آسمان – پرواز آبی تا خدا  

رضا حدادیان



  • کلمات کلیدی :
  •  ●لیست کل یادداشت های این وبلاگ
     

    جمعه 103 فروردین 10

    برای تعیین شهر خود روی کادر کلیک نمایید.
    اعلام اوقات شرعی براساس ساعت
    رایانه‌ی شما می‌باشد.
     

    d خانه c

     RSS 
     Atom 

    d شناسنامه c

    d ایمیل c

    کل بازدیدها:45421
    بازدید امروز:2
    بازدید دیروز:2


    درباره خودم

    لوگوی وبلاگ


    وضعیت من در یاهو

    یــــاهـو


    بسم الله الرحمن الرحیم .... اللهم کن لولیک الحجة بن الحسن .... صلواتک علیه وآله ... فی هذه الساعه و فی کل ساعه .... ولیا و حافظا .... و قائدا و ناصرا .... و دلیلا و عینا .... حتی تسکنه ارضک طوعا .... و تمتعه فیها طویلا